1941
مفرد سُعَدااز آموزشگاه که اومدم بیرون و آنتن موبایلم زنده شد، یه پیام اومد ...

شماره ش که واضحه آشنا نیست؛ توی این اپ شماره یاب هم زدم اسمی نبود ازش. پیامک تماس از دست رفته هم ندارم ازش که فکر کنم احتمالاً اول تلفن زده و بعد پیام داده. توی تلگرام و واتزاپ هم اکانتی نشون نداد بهم. خواهرم هم شماره رو نداشت. پس این کیه؟
1883
مفرد سُعَدایادم رفته بود بنویسمش. دیشب موقع شام و چای تماشاش کردیم و قشنگ بود.

The Judge (2014)
و نمره من 7.1 از 10 هست
1833
مفرد سُعَدا
1790
مفرد سُعَداتو مترو تماشاش کردم؛ یکی از معدود آثار هالیوودی که در ایران ساخته شد. جالب بود برام که مثل گاتهام و وادیا، اسمی که برای محل شروع داستان در سناریو در نظر گرفته شده، زادستان هست.
از نظر نوستالژیک بودن، موسیقی متن، و دیدن مردمی که شاید خیلیاشون دیگه زنده نیستن و یه روزی تو همین کشور زندگی میکردن، جذابیت متفاوتی برام داشت.

Caravans (1978)
نمره من ۶.۳/۱۰
1717
مفرد سُعَدامتوسط، نه رو به پایین و نه رو به بالا
البته ژانری هست که خیلی کم توش فیلم ساخته میشه، ولی من خوشم میاد ازش

البته the last spark of hope هم نوشته شده عنوان این فیلم
نمره من ۵.۷ از ۱۰
1689
مفرد سُعَدا
1677
مفرد سُعَدااین فیلم ارزش دیدن داره
نظر من؟ ۸.۲ از ۱۰

Out of my mind (2024)
پینوشت: نسخه فارسی به اسم دنیای ملودی دوبله شده
1676
مفرد سُعَدابالاخره بعد از پیکاسو و جنگ، در موزه دوباره باز شد ...
بخش اصلی: موزه هنرهای معاصر
بخش دوم: خانه هنرمندان ایران

1666
مفرد سُعَدامرز دیوانگی اینجاست ...
خیلی وقت پیش دیدمش؛ الان چون به شدت فضاشو حس میکنم دلم خواست
نمره من؟ ۸.۸ از ۱۰

SYNECDOCHE NEW YORK
1640
مفرد سُعَدا
1635
مفرد سُعَدااینم دست ما رو خونده؛ هر چی بهش میگم ربط میده به دانشگاه و با گرایش شهرسازی جواب میده :))
لامصب من اومده بودم دعوا کنم. این چه وضعشه؟

1630
مفرد سُعَدارفیقم میگفت بشینم همینطوری دونه دونه رشته محل ها رو سورت کن تا برسی به ترتیبی که میخوای؛ گفتم کلافه میشم اونطوری بخوام روش کار کنم. بعدشم من از روزی که 2 تا مقاله با AHP نوشتم، دیگه همه چیزای این مدلی رو فوری با فرمول حل میکنم. فقط از روی دفترچه مزخرف سنجش، ساختن فایل اکسل یکم زمانبر بود. ولی بعدش یه ضریب برای هر نوع انتخاب گذاشتم و توی کمتر از 10 دقیقه هر انتخاب با یه نمره متناظر شد و خلاص
ادامه مطلب . . .
1624
مفرد سُعَداسر نخواستن خودمون دعواست، یکی دیگه ما رو رفرنس معرفی میکنه به دانشگاه! تف سر بالا اگه این نیست پس چیه؟

1619
مفرد سُعَدا
1588
مفرد سُعَدابنظر من بخشی از نقدهای منفی ای که این فیلم گرفته، تاثیر مرگ خودخواسته بازیگر اصلیش بود که با فاصله کمی بعد از بازی در این اثر اتفاق افتاد. ولی من فکر میکنم شاید حتی همچین فیلمی، وقتی کنار اون پایان تراژیک و حواشیش قرار بگیره، جای تأمل زیادی داره. به هر حال نظر من درباره the angriest man of Brooklyn نمره ۶ از ۱۰ هست

1568
مفرد سُعَداتعطیلات سال نو بنده اینگونه گذشت:
۳ روز اول کار
روز چهارم، دقیقا وسط کار، بلیت پیدا شد رفتم مشهد
روز ششم برگشتم و باز نشستم سر کار
روز هفتم تا امروز هم مریض بودم و تا دیروز عصر از جام نمیتونستم تکون بخورم
زیبا بود
از همین الان تف بهت ۴۰۴
ادامه مطلب . . .
1566
مفرد سُعَداایده جالبی که با پرداخت افتضاح تبدیل به یه محصول متوسط شد. یه خط داستانی خوب، که با هزار شاخ و برگ سرگردون و بیسرانجام، رها شد. ۵ از ۱۰.

The Sandman
1553
مفرد سُعَدافیلم نه، اما قهرمان داستان آدم عمیقی بود (هرچند فیلم قهرمان داری نبود و تنه به تنه فیلمای جشنواره ای ایرانی میزد). فیلمای این مدلی کمتر ساخته میشن، یا اگه بشن هم کمتر دیده و پسندیده میشن. حال ندارم بقیه چیزایی که به ذهنم میرسه رو بگم. نمیتونم بگم خوشم نیومد. اما قطعا این ایده و داستان میتونست بهتر ساخته بشه. شاید اگر من تصمیم گیر بودم، نویسنده فیلم نامه ای که میگه خاطرات شخصی خودم رو با حالت نیمه واقعی نوشتم، مسئول ساختنش نمیکردم. اینطور یاحتمالا اثر بهتری ساخته میشد. در نهایت من 6 از 10 به Souvenir(2019) میدم.
یه برش از فیلم رو گذاشتم اینجا

مگه آدم چاره ای جز اینکه خودشو به اون راه بزنه داره؟
1533
مفرد سُعَدافیلم عجیبی بود!
هر لحظه منتظر بودم تبدیل به یه کمدی سیاه بشه. در هر حال مطمئنم همونقدری که احتمالاً برای خیلیا جذابه، بسیاری هم حوصله دیدن این سبک فیلمها رو ندارن.

1532
مفرد سُعَدا
1531
مفرد سُعَدامن تو این مملکت به هیچ مصاحبه استخدامی پولی ای اعتماد ندارم؛ کیسه میدوزن از جیب ملت. وگرنه کسی که ثبت نام داشته و هزینه شو پرداخت کرده، چه دلیلی داره دوباره ازش وجهی دریافت بشه؟ شما اگه میخواید هیئت علمی استخدام کنید، باید قاعدتاً طرف رو کلی هم تحویل بگیرید تا بیاد برای شما کار کنه

1513
مفرد سُعَدااین اثر قرار نیست چاپ بشه، حتی شاید خیلی هم عیار طراحی بالایی نداشته باشه، ولی دوست دارم اینجا بذارمش تا مثل هزار و یک طرح دیگه که زدم و گم و گور شد، نشه
رمز هم که دارید
ادامه مطلب . . .
1509
مفرد سُعَداصدبار گفته برا من پایان نامه بنویس، صد و یکبار گفتم بیا بهت یاد بدم چطوری بنویسی. باز مرغش یه پا داره :/

1503
مفرد سُعَدا
1493
مفرد سُعَدا
یکی از دانشگاه هایی که برای عضویت هیئت علمی درخواست داده بودم مرحله بررسی اولیه رو پاس کردم و احتمالا همین روزا تماس بگیرن برای مصاحبه حضوری. شایدم بذارن برای بعد عید. نمیدونم فرایند زمانی این کاراشون چقدر طول میکشه. فقط امیدوارم قبلش یجا ادمیشن بگیرم. کی میدونه، شاید بعدش حتی بشه تبدیلش کرد به بورس هیئت علمی خارج از کشور

1459
مفرد سُعَدارفیق بی آیلتس ما که فولفاند دانشگاه زوریخ شد، بعد از ۷ ماه انتظار، نامه پذیرش رو دریافت کرد و امروز صبح نوبت سفارت داشته؛ حالا بهش تلفن زدم ببینم چه شد که گوشیش هنوز خاموشه

1442
مفرد سُعَدا
1438
مفرد سُعَدا
1437
مفرد سُعَدا
1399
مفرد سُعَدا3 فصل و 39 قسمت ...

3 روز طول کشید و زندگی تعطیل شده بود (بخوانید فرار از لحظه)
از مدل سریال دیدنم خوشم نمیاد؛ ولی راه فرار از درگیری ذهن اینه که تمومش کنم. به هر حال به نظرم خوندن رمانش جذاب تر میبود ...
1392
مفرد سُعَدا
1385
مفرد سُعَدا
1308
مفرد سُعَداگفت یه طراحی خیلی مختصر و کم هزینه میخوام که به چشم بیاد
گفتم خب بودجه یعنی چقدره؟
گفت 20 نهایت 30 تومن
دیروز اتودای کار رو بردم تحویل بدم که نهایی کنیم و نقشه های دقیق رو در بیارم و مقدمات اجرا فراهم بشه، اول که جناب وکیلش تشریف آورده شروع کرده کامنت دادن! اینم مشکل کار ماست که سهل و ممتنعه و یه وکیل بساز بفروش میاد روی طراحی تخصصی نظر میده. بعدش میگن حالا براورد اجراش چنده، گفتم همون بین 20 تا 30 تومن، بستگی به این داره که کیفیت متریال و لول استادکاری که میارید در چه حدی باشه.
یه نگاه به طرح انداخته؛ میگه این که فقط میز صندلیش میشه 20 تومن!
گفتم ببخشید مگه میز و صندلی جزو هزینه بازسازی بنا حساب میشه؟
گفت اره دیگه، من با تجهیزاتش گفتم 20 تومن!
گفتم خب پس. صندلی مدیر 7 تومن، میزش 5 تومن، مبلمان هم دونه ای 3.5، میز جلو مبل 2 تومن، گلدون و چراغ مطالعه و اینا هم 1 تومن. این شد 20 تومن، من یه چیزی هم بدهکار شدم پس.
گفت: اره دیگه، با یه کاغذ دیواری جمعش میکنیم، نهایتش 2 تومن

تازه الان یادم اومد قیمت دیسپلی روی دیوار رو براشون در نظر نگرفته بودم!
1281
مفرد سُعَدا
1266
مفرد سُعَدااین رفیق ما عشق آمریکاست
ولی من فقط چون داداشم یه روز درمیون زنگ میزنه میگه نوشتی یا نه انجامش میدم هر سال

1249
مفرد سُعَدا
1188
مفرد سُعَدا
1149
مفرد سُعَدااینطوری که توی نقداش نوشته سریال خیلی خوش ساختی از آب در نیومده، اما موضوعش اونقدری جذاب هست که دلم بخواد ببینمش ...

بعد نوشت: اعصابم خرد شد. بدون زیرنویسشو پیدا نمیکنم. حتی همین نسخه های زیزنویس چسبیده هم انقدر برش خورده که زیرنویس انگلیسی رو نمیتونم باهاش مچ کنم. عاغا سانسور کنید، چرا برش میزنید تایم فیلم بهم میریزه؟ صفحه رو سیاه کنید اصن! مغزم سوت میکشه این موقع ها ...
1094
مفرد سُعَداسال 2015 که از وین اوکی گرفتیم، چقدر ذوق اینو داشتم که زاحا حدید اونجا درس میده و میتونم شاگردش بشم ... که البته نشدم
ولی الان باز همون شعف رو دارم: نشستم پای حرفای "جلا مخذومی" که یکی از قبله های عالمه توی رشته م ...

1081
مفرد سُعَداخانمه بالای ۵۰ سال سنشه قطعاً، و داره توضیح میده چطوری پارسال دکتری پذیرفته شده و زندگی توی شهر و دانشگاه چطوریه، من به این فکر میکنم که توی ایران اگه کسی با این سن دانشجو بشه، اولا مسخره ش میکنن، ثانیا باید به یه جایی وصل باشه و مثلا بخواد بهش بگن دکتر و راحت تر جیبشو پر کنه!
اصن زندگیایی که اینا دارن تو جهان ما قفله...

این جلسات باز داره منو پرانول خور میکنه...
1077
مفرد سُعَداحواسم به ساعت نبود ولی دقیقا 1 دقیقه قبل از پایان ددلاین موفق شدم سابمیتش کنم

فقط 1.5 ساعت مونده به اذان. میصرفه بخوابم؟ نمیدونم!
1064
مفرد سُعَدادیر شد ولی لازم بود: حاصل خوردن ۷ عدد پرتقال تقدیم به شکم محترم خودم و هرکی قسمتش بشه

کیفیت عکس رو کم نکردم؛ صبر کنید باز میشه:)
ادامه مطلب . . .
1047
مفرد سُعَدایه پوستر زدم برای آگهی استخدام شرکت یکی از دوستام. دلم خواست اینجا بذارمش، خودم دوسش دارم با وجودی که خیلی حرفه ای نیست ...

پسره باز ایمیل داده یه فرم دیگه فرستاده گفته اینو پر کن! من حال ندارم امشب هم دیر بخوابم؛ فردا پرش میکنم ...
1042
مفرد سُعَدامادر عزیزتر از جان تلفن زده، میگه جارو زدی؟ میگم نه! میگه پنجرهها چی؟ باز میگم نه!
میپرسه پس چیکار میکنی؟ میگم: کارایی که وقتی هستی نمیذاری؛ جارو و شیشه شوری رو که وقتی هم هستی هی میگی :))

چرا فر خونه ما اندازه کل کابینتای آشپزخونه توش وسیله ست که من مجبور بشم کوکی رو روی گاز درست کنم؟!
1040
مفرد سُعَداخوراک امشب: پاستا ناپلین با تاپینگ میگو

البته اندازه دو نفر درست کردم ولی خب چون نفر دوم وجود ندارد مجبورم فردا غذای مونده بخورم
و مرگ بر جعفری یخ زده که عطر غذا رو میکُشه
1028
مفرد سُعَداانقدری که کافه کاما به من پیام میده و میخواد هر طوری شده منو از سینگلی در بیاره، خودم پیگیرش نیستم ...

1022
مفرد سُعَدا
996
مفرد سُعَدا
986
مفرد سُعَدا
983
مفرد سُعَدا
979
مفرد سُعَدابریم ببینیم این بار ماجرا از چه قراره ...

بله! حقیقت اینه که من دارم فرار میکنم از مرور کردن دور و نزدیک. بی انصافیه اگه بگم هر وقت حالم خوبه، یه اتفاق ظاهراً خوب میاد و باطناً خرابش میکنه. ولی خب. زندگیه دیگه. شاید یه روزی، یه جای دیگه، یه غریبه از کنار آدم رد بشه که ...
ادامه مطلب . . .
977
مفرد سُعَدااین لیست دوستان یکی از وبلاگامه که بیشتر از 12 سال توش نوشتم!
دو ردیف آخر وبلاگایی هستن که بیشتر از 365 روز از آخرین آپدیتشون گذشته؛ در واقع یکیشون 3 ساله آپدیت نشده و یکی دیگه پارسال بعد از چند سال غیبت آپدیت شد که محتوای پستش هم فوت فرزند صاحب وبلاگ بود ...

971
مفرد سُعَدادوستمون زیادی خودمونی شده؛ بهش میگم پهلوون!

توانایی کشتن ندارم، ولی به شدت عصبانی ام، به شدت خسته م، و به شدت میخوام فرار کنم از خودم...
965
مفرد سُعَداخوب نبود، خیلی خیلی خوب بود ...
به نظرم آدمای در شرف 30 سالگی، یا بالاتر، خوبه که این سریال رو ببینن
سنای پایین تر احتمالا خیلی درکش نمیکنن

959
مفرد سُعَداخب
کیبورد درست نشد؛ حالا نمیدونم قطعه خاصی داره که گیر نمیاد یا چی، فقط تلفن زدن گفتن درست نمیشه
همینا دیگه و بعله

944
مفرد سُعَداانقدر فیلم خوبی بود که با صدای ضربه زدن به مُغار توی ثانیه های اولش منو خوابوند و با صدای موسیقی پر جنب و جوش تیتراژ آخرش منو بیدار کرد.

توی خواب هم دقیقاً همون جا و حالتی بودم که واقعاً بودم ...
941
مفرد سُعَدااگه کسی از سبک فیلم "The Grand Budapest Hotel" خوشش میاد، حتما از این فیلم هم خوشش میاد

حتی فکر کردن به دندون درد هم ترسناکه برام ...
938
مفرد سُعَدا[متن و تصویری که در مورد پارک ماشین وسط خیابون بود به ادامه مطلب منتقل شد]
ادامه مطلب . . .
930
مفرد سُعَدامیگم نکنه این تئاتر کیفیتش پایین باشه و اعتبار وبلاگ رو زیر سوال ببره!

برای طراحی پوستر هم پول ندادن؛ دادن dall-e براشون طرح زده :))
ادامه مطلب . . .
924
مفرد سُعَدا
923
مفرد سُعَدامختصر بخوام بگم: به نظر من این فیلم ارزش دیدن نداره، اما اگه به هر دلیلی علاقه داشتید ببینید، اولا نسخه ای که توی پلتفرمای داخلی هست، حدود 20 دقیقه کوتاه تر از نسخه اصلی هست و بخش مهمی از حرف فیلم رو بریده، و ثانیا قبلش نقد و تحلیل فیلم رو بخونید (من با اسپویل مشکلی ندارم، اما اگه شما مشکل دارید، از اون یادداشتای معرفی فیلم بدون اسپویل شدن داستان رو مطالعه کنید)
_w5oz.png)
#Vivarium
913
مفرد سُعَداچطور در زمان سفر کنیم؟
هزینه صدور مدرک و کارنامه رو توی سایت دانشگاه پرداخت کنیم و سه سال بعد رسید تراکنش رو از طریق ایمیل دریافت کنیم!

تراکنش: ۱ آبان ۳۹۹
دریافت رسید: ۱ مرداد ۴۰۲
890
مفرد سُعَدابه قول یه جنابی، به تیم ملی هم فکر میکنم و حتی واقعا رفتم سرچ کردم ببینم مسابقات انتخابیش کی هست که دیدم یه ماه پیش بوده ...

تصویر اصلی با اندازه بزرک ... اینجا
اینم بماند به یادگار از یک روز خاص ... ویدیو (چیز خاصی نیست نمیخواد دانلودش کنید فیلم چای و کیک و نبات و گل سرخه)
من عاشق شاتوتم اما فکر میکنم گذاشتن این موجود بهشتی در فریزر، ظلم به مالک فریزره؛ بنظرم شاتوت رو باید انقدر خورد تا تموم بشه، حتی اگه به قیمت زیر سرم رفتن باشه. اما یه لطفایی غیر قابل فراموشیه ...
833
مفرد سُعَداتوی این هوا، با صورتی که یه طرفش کاملا بی حس شده و هیچ کنترلی روش ندارم، و کلی حرف که حتی نمیخوام بنویسمشون ...

۲۱ اردیبهشت ۱۳:۵۲
824
مفرد سُعَدا
793
مفرد سُعَداحضور توی مراسمات این مدلی چیزی نیست که زیاد برام پیش بیاد، ولی دوست دارم فردا برم دانشگاه برای تشییع دکتر افروغ...

از ۱۳۸۵ و تالار افضلیپور دانشگاه باهنر کرمان که دیدم چقدر حق میگی، و من خیلی جدی وارد فعالیتهای دانشجویی شدم، تا همیشه که نمیدونم کی باشه ... و این کتاب: مناقشه حق و مصلحت و بنبست جنبش دانشجویی
ادامه مطلب . . .
782
مفرد سُعَدادقیقاً ۴۰ دقیقه توی ایستگاه انقلاب منتظر بودم!
چند ایستگاه آخر ، کل قطار مترو من بودم و یه نفر دیگه
نیم ساعت به اذان صبح
و من هنوز نرسیدم خونه

767
مفرد سُعَداپیش بینی شده که وی در میان سالی ریق رحمت را سر خواهد کشید

هنوز توی سایت idp هیچ تاریخ جدیدی برای آزمون ایران باز نشده و فردا هم شروع ثبت نامه! و برنامه قطعی من هفته آخر خرداد هست برای شرکت در ازمون...
ادامه مطلب . . .
739
مفرد سُعَداتا حالا هیچ قرمزی رو، به خلوص و گیراییِ خون ندیدم ...

حالا این چیز عمیقی نبود، ولی اون جلا و خوشرنگی رو یادآوری کرد
726
مفرد سُعَدا
725
مفرد سُعَدااینجا همون جاست که دوست دارم دیده بشم؛ دقیقاً همونی که باید باشم ...

کاش این نوتیف هفتگی لینکدین، تصویر آینده ای باشه که دارم...
679
مفرد سُعَداچرا من گشنه باید دقیقا توی فیلم خوردن چیزی رو ببینم که دقیقا شبیه نقطه ضعفمه؟
من نون شیرمال میخوام عاغا

فصل اول The Mysterious Benedict Society رو گمونم 6-7 ماه پیش دیدم و خیلی دوسش داشتم و اینم که قسمت اول فصل دوم هست
663
مفرد سُعَدا
662
مفرد سُعَدابا تشکر از آقای پروست عزیز که درب نوشتن رو پیدا کرد برای کشف دنیا و شرحش، و تناسب حجم این کتاب خوشمزه که به اندازه یه پرواز ۲ ساعته بود تا بتونم حد فاصل take off و landing تمومش کنم و به صاحبش برگردونم

به پایان آمد این دفتر
655
مفرد سُعَداتوی انتخاب بین خط وسط و خط کنار جاده، دومی بودن رو ترجیح میدم. خط وسط یه وقتایی مُقطَّع میشه؛ اونجاست که هرچند داری پیش میری و متوقف نیستی، اما میل به سبقت باعث میشه تند تر بری و شاید آدمایی رو که بخاطر عقب نموندن تو، خودشون رو عقب انداختن، جا بذاری...

به سخنی به اینترنت دسترسی دارم و VPN هم کلا از کار افتاده...
646
مفرد سُعَدایه لحظه برام سوال پیش اومد که اگه قرائت ما از شعر جناب سعدی غلط بوده باشه چی ...

ذیل مصراع «نهمین لباس زیباست نشان آدمیت»
641
مفرد سُعَداپشت سر من وارد آسانسور شدن.
با هم پچپچ میکردن:
آقا گفت: تا سه ماه خیالت راحته
خانم ماسک داشت، اما چشماش لبخند میزد.
آقا ادامه داد: تازه سه قلمش پیدا نشد
خانم جواب داد: ولی خیلی خوشحالم که دارو دارم

640
مفرد سُعَداچشم، مخلوق عجیبیه؛ مثل همه مخلوقات دیگه!
میدان دید هر چشم، از ۹۵ درجه در جهت موافق تا ۶۰ درجه در جهت مخالف، وسعت داره. و اشتراک دو چشم، که دو تا ۶۰ درجه نسبت به دید عمودی حساب میشه، میدان دید کامل و بینقص آدمیزاده.
حالا قصه این عدد بازیا چیه؟
چند لحظه تاری و آشفتگی بینایی، حدفاصل زاویه ۹۵ تا ۹۰ چشم چپ مشاهده شده ...

638
مفرد سُعَدا
635
مفرد سُعَدااحساس میکنم یه گرگم
با همون نگاه
با همون قدرت و خشم
فقط خسته
در حدی که گوسفندا میتونن بدون ترس از کنارم رد بشن و خیالشون راحت باشه که به بود و نبودشون اهمیت نمیدم
ولی...

گرگی که گرگ بودنشو نشون نده، گوسفنده!
634
مفرد سُعَداآخه واقعاً گالری گردی بدون اینکه کسی باشه تا آدم بتونه در مورد کارا باهاش صحبت و تبادل نظر کنه، لنگ میزنه؛ وگرنه من شیش میلیارد و یازده سال تنهایی این جور جاها رفتم ...

حالا باید بگردم دنبال پایه که تا از تهران نرفتم برم نمایشگاه!
623
مفرد سُعَدا

تفاوت ماهوی شرح واریز به حساب خان داداشم (بالا)
و جا به جایی بین حسابای خودم (پایین)

توی گالری گم میشن سخت میتونم پیداشون کنم؛ یا شاید اصلا حواسم نباشه پاکشون کنم!
615
مفرد سُعَدا
(602)
مفرد سُعَدامترو خیلی خلوت بود دیشب؛ شروع کردم به خوندن، و بین دو تا ایستگاه، رکوردش کردم ...

571
مفرد سُعَدا
گمونم حداقل ۱۰ نفر به من وعده «در چمدان بردن» دادن و هیچ کدوم بهش عمل نکردن؛ در صورتی که اگه نفری ۷ کیلومو تقبل میکردن، تا الان توی بلاد کفر کامل اسمبل شده بودم!
564
مفرد سُعَداباید یه فکری برای این پورتفولیو کوفتی بکنم! این همه شانس خوب، واقعا خوب، فقط چون پورتفولیو ندارم و از سمتش رفتن میترسم، به راحتی دارم همه رو از دست میدم. شیرین 70% شرکتا و دانشگاه ها دارن از کفم میرن ...

بعد نوشت: چرا این قالب کوفتی حالیش نمیشه که من تصاویر رو وسط چین میکنم؟ اعصابم خرد میشه هر وقت وبلاگ رو باز میکنم میبینم عکس رو انداخته یه گوشه؛ انگار نه انگار من تمام سعیمو روی حفظ نظم اینجا میکنم :/
558
مفرد سُعَدایه زمانی، دوران دانشجویی، حوصلهم زیاد بود؛ مثلاً خونهی نقلی رویاهامو طراحی میکردم، برعکس خیلیا که در و دیوار ویلا و پنتهاوسشون رو اتود میزدن...

هنوزم قویاً معتقدم برای زندگی ۲ نفر آدم بالغ، ۳۶ متر فضا کافیه؛ برای هر نفر اضافه هم ۱۲ متر به زیربنا اضافه میکنم. فضاهای مولتی تسک و مبلمان چند کاره، بخصوص حالا که گرونی بیداد میکنه، کلید امکانپذیر شدن زندگی میتونن باشن.
556
مفرد سُعَدااون زمان یه وبلاگ داشتم که توش با عنوان معمار آینده مینوشتم؛ هر ۵ شنبه یه پست نسبتاً مفصل، مثل سرمقاله یه مجله هفتگی، در مورد هر موضوعی که طول هفته ذهنم درگیرش شده بود و بهش فکر کرده بودم. و هنوزم بعضی از یادداشتای اونجا رو به خاطر دارم.

نکتهی قشنگش برام این بود که، از پنجشنبه حوالی صبح، وبلاگ پر از کامنت رفقایی میشد که منتظر پست جدید بودن و میگفتن پس چرا آپدیت نمیشی. رفقای دلخواهی بودن که همیشه آرزوهای خوب براشون به آسمون فرستادم...
من از اون وبلاگ، ۳ دوست خارج از دنیای مجازی پیدا کردم که هنوزم بعد از این همه سال با ۲ تاشون در ارتباطم :)
555
مفرد سُعَدا
552
مفرد سُعَدایه چیزی این وسط طبیعی نیست؛ انگاری اینا نمیدونن ایران یه اتفاقات غیرعادی ای در جریانه، یا نمیخوان به روی خودشون بیارن

بعد این به کنار، اگه ثبت نام ممنوع هست، چرا آزمونی که توی سایت اصلی باز شده، ظرفیت خالیش داره تغییر میکنه و کم میشه؟!
544
مفرد سُعَدادارم به این فکر میکنم که اگه کسی توی سایت idp ثبت نام کنه و هزینه آزمون رو هم با کارت اعتباری کافرا پرداخت کنه، اونوقت کدوم بی پدر و مادری میتونه اون ثبت نام رو لغو کنه؟!

بزرگترین مشکلی که با قالب فعلی دارم، اینه که تصویر رو وسط چین نمیکنه و این کارش باعث میشه نظمی که دوست دارم توی وبلاگ به صورت مستمر رعایت بشه رو خراب کرده
528
مفرد سُعَداحوالی غروب، با پنجرهای رو به یک ردیف خانه، با بامهای نوکتیز، و تیر چراغی در سمت چپ نما که هنوز روشن نشده، و شاید هرگز نشود، و مردمانی که در حال رفت و آمدند، چه فردایی میتوان بعد از طلوع دوبارهی خورشید متصور بود ...

آخرین باری که اومدم جشنواره هنرهای تجسمی فجر گالری صبا فرهنگستان هنر، کسی که همراهم بود، از ایران رفت. و نمیدونم اینبار، رفتن سهم کدوم یکی از ما دو نفر میشه ...
523
مفرد سُعَداترم قبل اومد موسسه و با تعیین سطح افتاد تو کلاس ما.
میخواست اردیبهشت آزمون بده، ولی همون روز که گفتن ثبت نام دیگه تعطیله، آزمون ۲۷ بهمن بوک کرد و امروز خلاص شد.

من که شرط بستم ۷.۵ میشه. و مطمئنم اگه اتفاق عجیبی هم نیفتاده باشه، میشه
522
مفرد سُعَداچه کنم با دل تنهاااااااااا
چه کنم با غم دللللل
چه کنم با این درررررررد
دل من ای دل مننننن

البته امیدوارم خود اجرا به مزخرفی پوسترش نباشه
519
مفرد سُعَدامن تو مود سکوتم، از بچه های کلاس هم هیچ کس دیگه نیومده!
احساس خطر پاشیدگی از درون کردم! پاشدم اومدم کلاس بغلی نشستم که با استاد تنها نشم؛ اگه کس دیگه ای اومد کلاس، منم برمیگردم ...

517
مفرد سُعَداالان دلم میخواد بشینم توی یه خط اتوبوس واحد، اول تا آخر صدر و مدرس برم و بیام، و این آهنگ لعنتی رو گوش بدم و دونه دونه خشم و غمایی رو که بجاشون خندیدم و مسخره بازی درآورم که پنهانشون کنم، بشمرم

510
مفرد سُعَداطرف خیلی با افتخار میگه من چیزی برای از دست دادن ندارم!
چیزی نگفتم؛ فقط تو دلم اومد که: نکنه شاید چیزی بدست نیاوردی، یا برای بدست آوردن چیزایی که داری، اونقدر که لازم بوده تلاش نکردی، که باعث شده الان برای از دست دادنش نگرانش نباشی؟
بعد دیدم دارم حرف مفت میزنم
زندگی هر کسی انقد بالا و پایین داره، که اگه در دلشو باز کنم و یه نگا اون تو بندازم، خودم شرمنده بشم و راهمو بکشم و برم

حالا خودم هم بگم؟
دستاوردها مال گذشته ن؛ تا وقتی فردا رو نساختم، انگاری تو گذشته هیچی نداشتم...
504
مفرد سُعَدایه یادداشت پیدا کردم، که ۱۲ سال پیش نوشتمش!
تازه منم پیداش نکردم؛ برادرزاده م داشت لا به لای کتابام میگشت، یهو شروع کرد به خوندنش و انگار بهم برق وصل کردن :))



















