آبگوشت بُزباش

قلم‌راآن‌زبان‌نبودكه‌سرعشق‌گويدباز  ورای‌حدتقريراست‌شرح‌آرزومندی

مفرد سُعَدا

1941

مفرد سُعَدا

از آموزشگاه که اومدم بیرون و آنتن موبایلم زنده شد، یه پیام اومد ...

شماره ش که واضحه آشنا نیست؛ توی این اپ شماره یاب هم زدم اسمی نبود ازش. پیامک تماس از دست رفته هم ندارم ازش که فکر کنم احتمالاً اول تلفن زده و بعد پیام داده. توی تلگرام و واتزاپ هم اکانتی نشون نداد بهم. خواهرم هم شماره رو نداشت. پس این کیه؟

شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۴ ،ساعت 20:6
مفرد سُعَدا

1883

مفرد سُعَدا

یادم رفته بود بنویسمش. دیشب موقع شام و چای تماشاش کردیم و قشنگ بود.

The Judge (2014)

و نمره من 7.1 از 10 هست

یکشنبه ۶ مهر ۱۴۰۴ ،ساعت 11:15
مفرد سُعَدا

1790

مفرد سُعَدا

تو مترو تماشاش کردم؛ یکی از معدود آثار هالیوودی که در ایران ساخته شد. جالب بود برام که مثل گاتهام و وادیا، اسمی که برای محل شروع داستان در سناریو در نظر گرفته شده، زادستان هست.

از نظر نوستالژیک بودن، موسیقی متن، و دیدن مردمی که شاید خیلیاشون دیگه زنده نیستن و یه روزی تو همین کشور زندگی میکردن، جذابیت متفاوتی برام داشت.

Caravans (1978)

نمره من ۶.۳/۱۰


یکشنبه ۱۶ شهریور ۱۴۰۴ ،ساعت 10:11
مفرد سُعَدا

1717

مفرد سُعَدا

متوسط، نه رو به پایین و نه رو به بالا

البته ژانری هست که خیلی کم توش فیلم ساخته میشه، ولی من خوشم میاد ازش

البته the last spark of hope هم نوشته شده عنوان این فیلم

نمره من ۵.۷ از ۱۰

پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۴ ،ساعت 9:40
مفرد سُعَدا

1677

مفرد سُعَدا

این فیلم ارزش دیدن داره

نظر من؟ ۸.۲ از ۱۰

Out of my mind (2024)

پی‌نوشت: نسخه فارسی به اسم دنیای ملودی دوبله شده

جمعه ۳ مرداد ۱۴۰۴ ،ساعت 11:2
مفرد سُعَدا

1676

مفرد سُعَدا

بالاخره بعد از پیکاسو و جنگ، در موزه دوباره باز شد ...

بخش اصلی: موزه هنرهای معاصر

بخش دوم: خانه هنرمندان ایران

پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴ ،ساعت 10:17
مفرد سُعَدا

1666

مفرد سُعَدا

مرز دیوانگی اینجاست ...

خیلی وقت پیش دیدمش؛ الان چون به شدت فضاشو حس میکنم دلم خواست

نمره من؟ ۸.۸ از ۱۰

SYNECDOCHE NEW YORK

چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ ،ساعت 22:7
مفرد سُعَدا

1640

مفرد سُعَدا

اینطوریاس...

جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ ،ساعت 21:16
مفرد سُعَدا

1635

مفرد سُعَدا

اینم دست ما رو خونده؛ هر چی بهش میگم ربط میده به دانشگاه و با گرایش شهرسازی جواب میده :))

لامصب من اومده بودم دعوا کنم. این چه وضعشه؟

چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ ،ساعت 9:36
مفرد سُعَدا

1630

مفرد سُعَدا

رفیقم میگفت بشینم همینطوری دونه دونه رشته محل ها رو سورت کن تا برسی به ترتیبی که میخوای؛ گفتم کلافه میشم اونطوری بخوام روش کار کنم. بعدشم من از روزی که 2 تا مقاله با AHP نوشتم، دیگه همه چیزای این مدلی رو فوری با فرمول حل میکنم. فقط از روی دفترچه مزخرف سنجش، ساختن فایل اکسل یکم زمانبر بود. ولی بعدش یه ضریب برای هر نوع انتخاب گذاشتم و توی کمتر از 10 دقیقه هر انتخاب با یه نمره متناظر شد و خلاص

ادامه مطلب . . .
دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ ،ساعت 22:25
مفرد سُعَدا

1624

مفرد سُعَدا

سر نخواستن خودمون دعواست، یکی دیگه ما رو رفرنس معرفی می‌کنه به دانشگاه! تف سر بالا اگه این نیست پس چیه؟

یکشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ ،ساعت 10:33
مفرد سُعَدا

1619

مفرد سُعَدا

در حال پخت یتیمچه ادایی

سسش داره حاضر میشه؛ چون گشنمه بعد از پخت وقت نمیشه عکس بگیرم

جمعه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ ،ساعت 13:38
مفرد سُعَدا

1588

مفرد سُعَدا

بنظر من بخشی از نقدهای منفی ای که این فیلم گرفته، تاثیر مرگ خودخواسته بازیگر اصلیش بود که با فاصله کمی بعد از بازی در این اثر اتفاق افتاد. ولی من فکر میکنم شاید حتی همچین فیلمی، وقتی کنار اون پایان تراژیک و حواشیش قرار بگیره، جای تأمل زیادی داره. به هر حال نظر من درباره the angriest man of Brooklyn نمره ۶ از ۱۰ هست

پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۴ ،ساعت 17:16
مفرد سُعَدا

1568

مفرد سُعَدا

تعطیلات سال نو بنده اینگونه گذشت:

۳ روز اول کار

روز چهارم، دقیقا وسط کار، بلیت پیدا شد رفتم مشهد

روز ششم برگشتم و باز نشستم سر کار

روز هفتم تا امروز هم مریض بودم و تا دیروز عصر از جام نمیتونستم تکون بخورم

زیبا بود

از همین الان تف بهت ۴۰۴

ادامه مطلب . . .
چهارشنبه ۱۳ فروردین ۱۴۰۴ ،ساعت 19:39
مفرد سُعَدا

1566

مفرد سُعَدا

ایده جالبی که با پرداخت افتضاح تبدیل به یه محصول متوسط شد. یه خط داستانی خوب، که با هزار شاخ و برگ سرگردون و بی‌سرانجام، رها شد. ۵ از ۱۰.

The Sandman

شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۴ ،ساعت 16:21
مفرد سُعَدا

1553

مفرد سُعَدا

فیلم نه، اما قهرمان داستان آدم عمیقی بود (هرچند فیلم قهرمان داری نبود و تنه به تنه فیلمای جشنواره ای ایرانی میزد). فیلمای این مدلی کمتر ساخته میشن، یا اگه بشن هم کمتر دیده و پسندیده میشن. حال ندارم بقیه چیزایی که به ذهنم میرسه رو بگم. نمیتونم بگم خوشم نیومد. اما قطعا این ایده و داستان میتونست بهتر ساخته بشه. شاید اگر من تصمیم گیر بودم، نویسنده فیلم نامه ای که میگه خاطرات شخصی خودم رو با حالت نیمه واقعی نوشتم، مسئول ساختنش نمیکردم. اینطور یاحتمالا اثر بهتری ساخته میشد. در نهایت من 6 از 10 به Souvenir(2019) میدم.

یه برش از فیلم رو گذاشتم اینجا

مگه آدم چاره ای جز اینکه خودشو به اون راه بزنه داره؟

یکشنبه ۳ فروردین ۱۴۰۴ ،ساعت 0:5
مفرد سُعَدا

1533

مفرد سُعَدا

فیلم عجیبی بود!

هر لحظه منتظر بودم تبدیل به یه کمدی سیاه بشه. در هر حال مطمئنم همونقدری که احتمالاً برای خیلیا جذابه، بسیاری هم حوصله دیدن این سبک فیلم‌ها رو ندارن.

دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۳ ،ساعت 10:27
مفرد سُعَدا

1531

مفرد سُعَدا

من تو این مملکت به هیچ مصاحبه استخدامی پولی ای اعتماد ندارم؛ کیسه میدوزن از جیب ملت. وگرنه کسی که ثبت نام داشته و هزینه شو پرداخت کرده، چه دلیلی داره دوباره ازش وجهی دریافت بشه؟ شما اگه میخواید هیئت علمی استخدام کنید، باید قاعدتاً طرف رو کلی هم تحویل بگیرید تا بیاد برای شما کار کنه

یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۳ ،ساعت 15:42
مفرد سُعَدا

1513

مفرد سُعَدا

این اثر قرار نیست چاپ بشه، حتی شاید خیلی هم عیار طراحی بالایی نداشته باشه، ولی دوست دارم اینجا بذارمش تا مثل هزار و یک طرح دیگه که زدم و گم و گور شد، نشه

رمز هم که دارید

ادامه مطلب . . .
سه شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ ،ساعت 21:34
مفرد سُعَدا

1509

مفرد سُعَدا

صدبار گفته برا من پایان نامه بنویس، صد و یکبار گفتم بیا بهت یاد بدم چطوری بنویسی. باز مرغش یه پا داره :/

دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۳ ،ساعت 0:51
مفرد سُعَدا

1503

مفرد سُعَدا

برنامه جدید موزه هنرهای معاصر

افتتاحیه ۲۱ اسفند ساعت ۵.۵

یکشنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ ،ساعت 13:16
مفرد سُعَدا

1493

مفرد سُعَدا


یکی از دانشگاه هایی که برای عضویت هیئت علمی درخواست داده بودم مرحله بررسی اولیه رو پاس کردم و احتمالا همین روزا تماس بگیرن برای مصاحبه حضوری. شایدم بذارن برای بعد عید. نمیدونم فرایند زمانی این کاراشون چقدر طول میکشه. فقط امیدوارم قبلش یجا ادمیشن بگیرم. کی میدونه، شاید بعدش حتی بشه تبدیلش کرد به بورس هیئت علمی خارج از کشور

پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ ،ساعت 18:52
مفرد سُعَدا

1459

مفرد سُعَدا

رفیق بی آیلتس ما که فولفاند دانشگاه زوریخ شد، بعد از ۷ ماه انتظار، نامه پذیرش رو دریافت کرد و امروز صبح نوبت سفارت داشته؛ حالا بهش تلفن زدم ببینم چه شد که گوشیش هنوز خاموشه

چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ ،ساعت 11:19
مفرد سُعَدا

1399

مفرد سُعَدا

3 فصل و 39 قسمت ...

3 روز طول کشید و زندگی تعطیل شده بود (بخوانید فرار از لحظه)

از مدل سریال دیدنم خوشم نمیاد؛ ولی راه فرار از درگیری ذهن اینه که تمومش کنم. به هر حال به نظرم خوندن رمانش جذاب تر میبود ...

جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ ،ساعت 18:58
مفرد سُعَدا

1308

مفرد سُعَدا

گفت یه طراحی خیلی مختصر و کم هزینه میخوام که به چشم بیاد

گفتم خب بودجه یعنی چقدره؟

گفت 20 نهایت 30 تومن

دیروز اتودای کار رو بردم تحویل بدم که نهایی کنیم و نقشه های دقیق رو در بیارم و مقدمات اجرا فراهم بشه، اول که جناب وکیلش تشریف آورده شروع کرده کامنت دادن! اینم مشکل کار ماست که سهل و ممتنعه و یه وکیل بساز بفروش میاد روی طراحی تخصصی نظر میده. بعدش میگن حالا براورد اجراش چنده، گفتم همون بین 20 تا 30 تومن، بستگی به این داره که کیفیت متریال و لول استادکاری که میارید در چه حدی باشه.

یه نگاه به طرح انداخته؛ میگه این که فقط میز صندلیش میشه 20 تومن!

گفتم ببخشید مگه میز و صندلی جزو هزینه بازسازی بنا حساب میشه؟

گفت اره دیگه، من با تجهیزاتش گفتم 20 تومن!

گفتم خب پس. صندلی مدیر 7 تومن، میزش 5 تومن، مبلمان هم دونه ای 3.5، میز جلو مبل 2 تومن، گلدون و چراغ مطالعه و اینا هم 1 تومن. این شد 20 تومن، من یه چیزی هم بدهکار شدم پس.

گفت: اره دیگه، با یه کاغذ دیواری جمعش میکنیم، نهایتش 2 تومن

تازه الان یادم اومد قیمت دیسپلی روی دیوار رو براشون در نظر نگرفته بودم!

دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۳ ،ساعت 10:26
مفرد سُعَدا

1281

مفرد سُعَدا

با دوبرابر سرعتی که اپلیکیشن سابمیت میکنم، ایمیل ریجکتی برام میفرستن ...

پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ ،ساعت 16:15
مفرد سُعَدا

1266

مفرد سُعَدا

این رفیق ما عشق آمریکاست

ولی من فقط چون داداشم یه روز درمیون زنگ میزنه می‌گه نوشتی یا نه انجامش میدم هر سال

شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ ،ساعت 23:45
مفرد سُعَدا

1188

مفرد سُعَدا

عاغا

دو تا حبه قند کنار مرغ خیلی طعمشو عوض می‌کنه

فقط باید صبوری کرد تا خوب مزه دار بشه

سه شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳ ،ساعت 16:7
مفرد سُعَدا

1149

مفرد سُعَدا

اینطوری که توی نقداش نوشته سریال خیلی خوش ساختی از آب در نیومده، اما موضوعش اونقدری جذاب هست که دلم بخواد ببینمش ...

the First Lady (2022)

بعد نوشت: اعصابم خرد شد. بدون زیرنویسشو پیدا نمیکنم. حتی همین نسخه های زیزنویس چسبیده هم انقدر برش خورده که زیرنویس انگلیسی رو نمیتونم باهاش مچ کنم. عاغا سانسور کنید، چرا برش میزنید تایم فیلم بهم میریزه؟ صفحه رو سیاه کنید اصن! مغزم سوت میکشه این موقع ها ...

دوشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۳ ،ساعت 23:48
مفرد سُعَدا

1094

مفرد سُعَدا

سال 2015 که از وین اوکی گرفتیم، چقدر ذوق اینو داشتم که زاحا حدید اونجا درس میده و میتونم شاگردش بشم ... که البته نشدم

ولی الان باز همون شعف رو دارم: نشستم پای حرفای "جلا مخذومی" که یکی از قبله های عالمه توی رشته م ...

چهارشنبه ۸ فروردین ۱۴۰۳ ،ساعت 13:46
مفرد سُعَدا

1081

مفرد سُعَدا

خانمه بالای ۵۰ سال سنشه قطعاً، و داره توضیح میده چطوری پارسال دکتری پذیرفته شده و زندگی توی شهر و دانشگاه چطوریه، من به این فکر میکنم که توی ایران اگه کسی با این سن دانشجو بشه، اولا مسخره ش میکنن، ثانیا باید به یه جایی وصل باشه و مثلا بخواد بهش بگن دکتر و راحت تر جیبشو پر کنه!

اصن زندگیایی که اینا دارن تو جهان ما قفله...

این جلسات باز داره منو پرانول خور می‌کنه...

پنجشنبه ۲ فروردین ۱۴۰۳ ،ساعت 21:43
مفرد سُعَدا

1077

مفرد سُعَدا

حواسم به ساعت نبود ولی دقیقا 1 دقیقه قبل از پایان ددلاین موفق شدم سابمیتش کنم

فقط 1.5 ساعت مونده به اذان. میصرفه بخوابم؟ نمیدونم!

شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ،ساعت 2:34
مفرد سُعَدا

1064

مفرد سُعَدا

دیر شد ولی لازم بود: حاصل خوردن ۷ عدد پرتقال تقدیم به شکم محترم خودم و هرکی قسمتش بشه

کیفیت عکس رو کم نکردم؛ صبر کنید باز میشه:)

ادامه مطلب . . .
شنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ ،ساعت 16:41
مفرد سُعَدا

1047

مفرد سُعَدا

یه پوستر زدم برای آگهی استخدام شرکت یکی از دوستام. دلم خواست اینجا بذارمش، خودم دوسش دارم با وجودی که خیلی حرفه ای نیست ...

پسره باز ایمیل داده یه فرم دیگه فرستاده گفته اینو پر کن! من حال ندارم امشب هم دیر بخوابم؛ فردا پرش میکنم ...

چهارشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۲ ،ساعت 0:14
مفرد سُعَدا

1042

مفرد سُعَدا

مادر عزیزتر از جان تلفن زده، میگه جارو زدی؟ میگم نه! میگه پنجره‌ها چی؟ باز میگم نه!

می‌پرسه پس چیکار میکنی؟ میگم: کارایی که وقتی هستی نمیذاری؛ جارو و شیشه شوری رو که وقتی هم هستی هی میگی :))

چرا فر خونه ما اندازه کل کابینتای آشپزخونه توش وسیله ست که من مجبور بشم کوکی رو روی گاز درست کنم؟!

جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ ،ساعت 17:13
مفرد سُعَدا

1040

مفرد سُعَدا

خوراک امشب: پاستا ناپلین با تاپینگ میگو

البته اندازه دو نفر درست کردم ولی خب چون نفر دوم وجود ندارد مجبورم فردا غذای مونده بخورم

و مرگ بر جعفری یخ زده که عطر غذا رو می‌کُشه

پنجشنبه ۳ اسفند ۱۴۰۲ ،ساعت 18:36
مفرد سُعَدا

1028

مفرد سُعَدا

انقدری که کافه کاما به من پیام میده و میخواد هر طوری شده منو از سینگلی در بیاره، خودم پیگیرش نیستم ...

سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۲ ،ساعت 14:18
مفرد سُعَدا

986

مفرد سُعَدا

واقعاً کاش یه روز فرصت داشتن همچین سبک زندگی ای رو داشته باشم ...

جمعه ۱۷ شهریور ۱۴۰۲ ،ساعت 11:25
مفرد سُعَدا

979

مفرد سُعَدا

بریم ببینیم این بار ماجرا از چه قراره ...

بله! حقیقت اینه که من دارم فرار میکنم از مرور کردن دور و نزدیک. بی انصافیه اگه بگم هر وقت حالم خوبه، یه اتفاق ظاهراً خوب میاد و باطناً خرابش می‌کنه. ولی خب. زندگیه دیگه. شاید یه روزی، یه جای دیگه، یه غریبه از کنار آدم رد بشه که ...

ادامه مطلب . . .
دوشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۲ ،ساعت 15:17
مفرد سُعَدا

977

مفرد سُعَدا

این لیست دوستان یکی از وبلاگامه که بیشتر از 12 سال توش نوشتم!

دو ردیف آخر وبلاگایی هستن که بیشتر از 365 روز از آخرین آپدیتشون گذشته؛ در واقع یکیشون 3 ساله آپدیت نشده و یکی دیگه پارسال بعد از چند سال غیبت آپدیت شد که محتوای پستش هم فوت فرزند صاحب وبلاگ بود ...

دوشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۲ ،ساعت 11:39
مفرد سُعَدا

971

مفرد سُعَدا

دوستمون زیادی خودمونی شده؛ بهش میگم پهلوون!

توانایی کشتن ندارم، ولی به شدت عصبانی ام، به شدت خسته م، و به شدت می‌خوام فرار کنم از خودم...

پنجشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۲ ،ساعت 19:40
مفرد سُعَدا

965

مفرد سُعَدا

خوب نبود، خیلی خیلی خوب بود ...

به نظرم آدمای در شرف 30 سالگی، یا بالاتر، خوبه که این سریال رو ببینن

سنای پایین تر احتمالا خیلی درکش نمیکنن

Tear Along the Dotted Line
Tear Along the Dotted Line - 2021

یکشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۲ ،ساعت 13:48
مفرد سُعَدا

959

مفرد سُعَدا

خب

کیبورد درست نشد؛ حالا نمی‌دونم قطعه خاصی داره که گیر نمیاد یا چی، فقط تلفن زدن گفتن درست نمیشه

همینا دیگه و بعله

پنجشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۲ ،ساعت 11:55
مفرد سُعَدا

944

مفرد سُعَدا

انقدر فیلم خوبی بود که با صدای ضربه زدن به مُغار توی ثانیه های اولش منو خوابوند و با صدای موسیقی پر جنب و جوش تیتراژ آخرش منو بیدار کرد.

توی خواب هم دقیقاً همون جا و حالتی بودم که واقعاً بودم ...

پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ،ساعت 16:35
مفرد سُعَدا

941

مفرد سُعَدا

اگه کسی از سبک فیلم "The Grand Budapest Hotel" خوشش میاد، حتما از این فیلم هم خوشش میاد


حتی فکر کردن به دندون درد هم ترسناکه برام ...

سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ،ساعت 17:11
مفرد سُعَدا

938

مفرد سُعَدا

[متن و تصویری که در مورد پارک ماشین وسط خیابون بود به ادامه مطلب منتقل شد]

ادامه مطلب . . .
دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲ ،ساعت 22:8
مفرد سُعَدا

924

مفرد سُعَدا

اینم از سرگرمی این روزام توی مترو ...

یکشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۲ ،ساعت 16:16
مفرد سُعَدا

923

مفرد سُعَدا

مختصر بخوام بگم: به نظر من این فیلم ارزش دیدن نداره، اما اگه به هر دلیلی علاقه داشتید ببینید، اولا نسخه ای که توی پلتفرمای داخلی هست، حدود 20 دقیقه کوتاه تر از نسخه اصلی هست و بخش مهمی از حرف فیلم رو بریده، و ثانیا قبلش نقد و تحلیل فیلم رو بخونید (من با اسپویل مشکلی ندارم، اما اگه شما مشکل دارید، از اون یادداشتای معرفی فیلم بدون اسپویل شدن داستان رو مطالعه کنید)

#Vivarium

یکشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۲ ،ساعت 12:57
مفرد سُعَدا

913

مفرد سُعَدا

چطور در زمان سفر کنیم؟

هزینه صدور مدرک و کارنامه رو توی سایت دانشگاه پرداخت کنیم و سه سال بعد رسید تراکنش رو از طریق ایمیل دریافت کنیم!

تراکنش: ۱ آبان ۳۹۹

دریافت رسید: ۱ مرداد ۴۰۲

یکشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۲ ،ساعت 17:25
مفرد سُعَدا

890

مفرد سُعَدا

به قول یه جنابی، به تیم ملی هم فکر میکنم و حتی واقعا رفتم سرچ کردم ببینم مسابقات انتخابیش کی هست که دیدم یه ماه پیش بوده ...

تصویر اصلی با اندازه بزرک ... اینجا

اینم بماند به یادگار از یک روز خاص ... ویدیو (چیز خاصی نیست نمیخواد دانلودش کنید فیلم چای و کیک و نبات و گل سرخه)

من عاشق شاتوتم اما فکر میکنم گذاشتن این موجود بهشتی در فریزر، ظلم به مالک فریزره؛ بنظرم شاتوت رو باید انقدر خورد تا تموم بشه، حتی اگه به قیمت زیر سرم رفتن باشه. اما یه لطفایی غیر قابل فراموشیه ...

جمعه ۱۶ تیر ۱۴۰۲ ،ساعت 19:18
مفرد سُعَدا

833

مفرد سُعَدا

توی این هوا، با صورتی که یه طرفش کاملا بی حس شده و هیچ کنترلی روش ندارم، و کلی حرف که حتی نمی‌خوام بنویسمشون ...

هوامو نداشتی

۲۱ اردی‌بهشت ۱۳:۵۲

چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ ،ساعت 23:59
مفرد سُعَدا

793

مفرد سُعَدا

حضور توی مراسمات این مدلی چیزی نیست که زیاد برام پیش بیاد، ولی دوست دارم فردا برم دانشگاه برای تشییع دکتر افروغ...

از ۱۳۸۵ و تالار افضلی‌پور دانشگاه باهنر کرمان که دیدم چقدر حق میگی، و من خیلی جدی وارد فعالیتهای دانشجویی شدم، تا همیشه که نمی‌دونم کی باشه ... و این کتاب: مناقشه حق و مصلحت و بن‌بست جنبش دانشجویی

ادامه مطلب . . .
جمعه ۲۵ فروردین ۱۴۰۲ ،ساعت 23:14
مفرد سُعَدا

782

مفرد سُعَدا

دقیقاً ۴۰ دقیقه توی ایستگاه انقلاب منتظر بودم!

چند ایستگاه آخر ، کل قطار مترو من بودم و یه نفر دیگه

نیم ساعت به اذان صبح

و من هنوز نرسیدم خونه

چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۲ ،ساعت 3:48
مفرد سُعَدا

767

مفرد سُعَدا

پیش بینی شده که وی در میان سالی ریق رحمت را سر خواهد کشید

هنوز توی سایت idp هیچ تاریخ جدیدی برای آزمون ایران باز نشده و فردا هم شروع ثبت نامه! و برنامه قطعی من هفته آخر خرداد هست برای شرکت در ازمون...

ادامه مطلب . . .
یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ ،ساعت 13:1
مفرد سُعَدا

739

مفرد سُعَدا

تا حالا هیچ قرمزی رو، به خلوص و گیراییِ خون ندیدم ...

حالا این چیز عمیقی نبود، ولی اون جلا و خوش‌رنگی رو یادآوری کرد

چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ ،ساعت 10:48
مفرد سُعَدا

726

مفرد سُعَدا

Our Z Plan, Their Unique one

دوشنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۲ ،ساعت 23:3
مفرد سُعَدا

725

مفرد سُعَدا

اینجا همون جاست که دوست دارم دیده بشم؛ دقیقاً همونی که باید باشم ...

کاش این نوتیف هفتگی لینکدین، تصویر آینده ای باشه که دارم...

دوشنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۲ ،ساعت 21:12
مفرد سُعَدا

679

مفرد سُعَدا

چرا من گشنه باید دقیقا توی فیلم خوردن چیزی رو ببینم که دقیقا شبیه نقطه ضعفمه؟

من نون شیرمال میخوام عاغا

فصل اول The Mysterious Benedict Society رو گمونم 6-7 ماه پیش دیدم و خیلی دوسش داشتم و اینم که قسمت اول فصل دوم هست

پنجشنبه ۳ فروردین ۱۴۰۲ ،ساعت 18:9
مفرد سُعَدا

662

مفرد سُعَدا

با تشکر از آقای پروست عزیز که درب نوشتن رو پیدا کرد برای کشف دنیا و شرحش، و تناسب حجم این کتاب خوشمزه که به اندازه یه پرواز ۲ ساعته بود تا بتونم حد فاصل take off و landing تمومش کنم و به صاحبش برگردونم

به پایان آمد این دفتر

یکشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ ،ساعت 16:45
مفرد سُعَدا

655

مفرد سُعَدا

توی انتخاب بین خط وسط و خط کنار جاده، دومی بودن رو ترجیح میدم. خط وسط یه وقتایی مُقطَّع میشه؛ اونجاست که هرچند داری پیش میری و متوقف نیستی، اما میل به سبقت باعث میشه تند تر بری و شاید آدمایی رو که بخاطر عقب نموندن تو، خودشون رو عقب انداختن، جا بذاری...

به سخنی به اینترنت دسترسی دارم و VPN هم کلا از کار افتاده...

جمعه ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ ،ساعت 14:6
مفرد سُعَدا

646

مفرد سُعَدا

یه لحظه برام سوال پیش اومد که اگه قرائت ما از شعر جناب سعدی غلط بوده باشه چی ...

ذیل مصراع «نهمین لباس زیباست نشان آدمیت»

چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ ،ساعت 12:41
مفرد سُعَدا

641

مفرد سُعَدا

پشت سر من وارد آسانسور شدن.

با هم پچ‌پچ میکردن:

آقا گفت: تا سه ماه خیالت راحته

خانم ماسک داشت، اما چشماش لبخند می‌زد.

آقا ادامه داد: تازه سه قلمش پیدا نشد

خانم جواب داد: ولی خیلی خوشحالم که دارو دارم

سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ،ساعت 14:10
مفرد سُعَدا

640

مفرد سُعَدا

چشم، مخلوق عجیبیه؛ مثل همه مخلوقات دیگه!

میدان دید هر چشم، از ۹۵ درجه در جهت موافق تا ۶۰ درجه در جهت مخالف، وسعت داره. و اشتراک دو چشم، که دو تا ۶۰ درجه نسبت به دید عمودی حساب میشه، میدان دید کامل و بی‌نقص آدمیزاده.

حالا قصه این عدد بازیا چیه؟

چند لحظه تاری و آشفتگی بینایی، حدفاصل زاویه ۹۵ تا ۹۰ چشم چپ مشاهده شده ...

سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ،ساعت 9:55
مفرد سُعَدا

635

مفرد سُعَدا

احساس میکنم یه گرگم

با همون نگاه

با همون قدرت و خشم

فقط خسته

در حدی که گوسفندا میتونن بدون ترس از کنارم رد بشن و خیالشون راحت باشه که به بود و نبودشون اهمیت نمیدم

ولی...

گرگی که گرگ بودنشو نشون نده، گوسفنده!

یکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ،ساعت 19:11
مفرد سُعَدا

634

مفرد سُعَدا

آخه واقعاً گالری گردی بدون اینکه کسی باشه تا آدم بتونه در مورد کارا باهاش صحبت و تبادل نظر کنه، لنگ میزنه؛ وگرنه من شیش میلیارد و یازده سال تنهایی این جور جاها رفتم ...

حالا باید بگردم دنبال پایه که تا از تهران نرفتم برم نمایشگاه!​​

یکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ،ساعت 14:37
مفرد سُعَدا

623

مفرد سُعَدا

تفاوت ماهوی شرح واریز به حساب خان داداشم (بالا)

و جا به جایی بین حسابای خودم (پایین)

توی گالری گم میشن سخت میتونم پیداشون کنم؛ یا شاید اصلا حواسم نباشه پاکشون کنم!

شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ،ساعت 15:59
مفرد سُعَدا

571

مفرد سُعَدا

گمونم حداقل ۱۰ نفر به من وعده «در چمدان بردن» دادن و هیچ کدوم بهش عمل نکردن؛ در صورتی که اگه نفری ۷ کیلومو تقبل می‌کردن، تا الان توی بلاد کفر کامل اسمبل شده بودم!

دوشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۱ ،ساعت 21:42
مفرد سُعَدا

564

مفرد سُعَدا

باید یه فکری برای این پورتفولیو کوفتی بکنم! این همه شانس خوب، واقعا خوب، فقط چون پورتفولیو ندارم و از سمتش رفتن میترسم، به راحتی دارم همه رو از دست میدم. شیرین 70% شرکتا و دانشگاه ها دارن از کفم میرن ...

اینم آخرین نمونه ش ...

بعد نوشت: چرا این قالب کوفتی حالیش نمیشه که من تصاویر رو وسط چین میکنم؟ اعصابم خرد میشه هر وقت وبلاگ رو باز میکنم میبینم عکس رو انداخته یه گوشه؛ انگار نه انگار من تمام سعیمو روی حفظ نظم اینجا میکنم :/

یکشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۱ ،ساعت 19:45
مفرد سُعَدا

558

مفرد سُعَدا

یه زمانی، دوران دانشجویی، حوصله‌م زیاد بود؛ مثلاً خونه‌ی نقلی رویاهامو طراحی می‌کردم، برعکس خیلیا که در و دیوار ویلا و پنت‌هاوسشون رو اتود میزدن...

هنوزم قویاً معتقدم برای زندگی ۲ نفر آدم بالغ، ۳۶ متر فضا کافیه؛ برای هر نفر اضافه هم ۱۲ متر به زیربنا اضافه میکنم. فضاهای مولتی تسک و مبلمان چند کاره، بخصوص حالا که گرونی بیداد میکنه، کلید امکان‌پذیر شدن زندگی میتونن باشن.

شنبه ۶ اسفند ۱۴۰۱ ،ساعت 18:20
مفرد سُعَدا

556

مفرد سُعَدا

اون زمان یه وبلاگ داشتم که توش با عنوان معمار آینده مینوشتم؛ هر ۵ شنبه یه پست نسبتاً مفصل، مثل سرمقاله یه مجله هفتگی، در مورد هر موضوعی که طول هفته ذهنم درگیرش شده بود و بهش فکر کرده بودم. و هنوزم بعضی از یادداشتای اونجا رو به خاطر دارم.

نکته‌ی قشنگش برام این بود که، از پنجشنبه حوالی صبح، وبلاگ پر از کامنت رفقایی میشد که منتظر پست جدید بودن و می‌گفتن پس چرا آپدیت نمیشی. رفقای دلخواهی بودن که همیشه آرزوهای خوب براشون به آسمون فرستادم...

من از اون وبلاگ، ۳ دوست خارج از دنیای مجازی پیدا کردم که هنوزم بعد از این همه سال با ۲ تاشون در ارتباطم :)

شنبه ۶ اسفند ۱۴۰۱ ،ساعت 11:27
مفرد سُعَدا

555

مفرد سُعَدا

آره نامه داره میاد، ولی نه نامه ای که باید بیاد ...

جمعه ۵ اسفند ۱۴۰۱ ،ساعت 22:54
مفرد سُعَدا

552

مفرد سُعَدا

یه چیزی این وسط طبیعی نیست؛ انگاری اینا نمیدونن ایران یه اتفاقات غیرعادی ای در جریانه، یا نمیخوان به روی خودشون بیارن

بعد این به کنار، اگه ثبت نام ممنوع هست، چرا آزمونی که توی سایت اصلی باز شده، ظرفیت خالیش داره تغییر می‌کنه و کم میشه؟!

چهارشنبه ۳ اسفند ۱۴۰۱ ،ساعت 22:57
مفرد سُعَدا

544

مفرد سُعَدا

دارم به این فکر میکنم که اگه کسی توی سایت idp ثبت نام کنه و هزینه آزمون رو هم با کارت اعتباری کافرا پرداخت کنه، اونوقت کدوم بی پدر و مادری می‌تونه اون ثبت نام رو لغو کنه؟!

بزرگترین مشکلی که با قالب فعلی دارم، اینه که تصویر رو وسط چین نمیکنه و این کارش باعث میشه نظمی که دوست دارم توی وبلاگ به صورت مستمر رعایت بشه رو خراب کرده

سه شنبه ۲ اسفند ۱۴۰۱ ،ساعت 10:24
مفرد سُعَدا

528

مفرد سُعَدا

حوالی غروب، با پنجره‌ای رو به یک ردیف خانه، با بام‌های نوک‌تیز، و تیر چراغی در سمت چپ نما که هنوز روشن نشده، و شاید هرگز نشود، و مردمانی که در حال رفت و آمدند، چه فردایی می‌توان بعد از طلوع دوباره‌ی خورشید متصور بود ...

آخرین باری که اومدم جشنواره هنرهای تجسمی فجر گالری صبا فرهنگستان هنر، کسی که همراهم بود، از ایران رفت. و نمی‌دونم اینبار، رفتن سهم کدوم یکی از ما دو نفر میشه ...

جمعه ۲۸ بهمن ۱۴۰۱ ،ساعت 17:39
مفرد سُعَدا

523

مفرد سُعَدا

ترم قبل اومد موسسه و با تعیین سطح افتاد تو کلاس ما.

میخواست اردیبهشت آزمون بده، ولی همون روز که گفتن ثبت نام دیگه تعطیله، آزمون ۲۷ بهمن بوک کرد و امروز خلاص شد.

من که شرط بستم ۷.۵ میشه. و مطمئنم اگه اتفاق عجیبی هم نیفتاده باشه، میشه

پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ ،ساعت 22:25
مفرد سُعَدا

522

مفرد سُعَدا

چه کنم با دل تنهاااااااااا

چه کنم با غم دل‌ل‌ل‌ل‌‌ل

چه کنم با این درررررررد

دل من ای دل من‌ن‌ن‌ن‌ن

البته امیدوارم خود اجرا به مزخرفی پوسترش نباشه

پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ ،ساعت 18:39
مفرد سُعَدا

519

مفرد سُعَدا

من تو مود سکوتم، از بچه های کلاس هم هیچ کس دیگه نیومده!

احساس خطر پاشیدگی از درون کردم! پاشدم اومدم کلاس بغلی نشستم که با استاد تنها نشم؛ اگه کس دیگه ای اومد کلاس، منم برمیگردم ...

چهارشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ ،ساعت 12:29
مفرد سُعَدا

517

مفرد سُعَدا

الان دلم میخواد بشینم توی یه خط اتوبوس واحد، اول تا آخر صدر و مدرس برم و بیام، و این آهنگ لعنتی رو گوش بدم و دونه دونه خشم و غمایی رو که بجاشون خندیدم و مسخره بازی درآورم که پنهانشون کنم، بشمرم

چهارشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ ،ساعت 12:6
مفرد سُعَدا

510

مفرد سُعَدا

طرف خیلی با افتخار میگه من چیزی برای از دست دادن ندارم!

چیزی نگفتم؛ فقط تو دلم اومد که: نکنه شاید چیزی بدست نیاوردی، یا برای بدست آوردن چیزایی که داری، اونقدر که لازم بوده تلاش نکردی، که باعث شده الان برای از دست دادنش نگرانش نباشی؟

بعد دیدم دارم حرف مفت میزنم

زندگی هر کسی انقد بالا و پایین داره، که اگه در دلشو باز کنم و یه نگا اون تو بندازم، خودم شرمنده بشم و راهمو بکشم و برم

حالا خودم هم بگم؟

دستاوردها مال گذشته ن؛ تا وقتی فردا رو نساختم، انگاری تو گذشته هیچی نداشتم...

سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ ،ساعت 13:12
مفرد سُعَدا

504

مفرد سُعَدا

یه یادداشت پیدا کردم، که ۱۲ سال پیش نوشتمش!

تازه منم پیداش نکردم؛ برادرزاده م داشت لا به لای کتابام میگشت، یهو شروع کرد به خوندنش و انگار بهم برق وصل کردن :))

لینک

یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ ،ساعت 21:18