1333
مفرد سُعَداسرعتی هم نداشتم
یهو یه گنجیشک اومد از جلو ماشین رد بشه
تو آینه دیدم اسپورتیجی که پشت سرم بود یهو فرمون چرخوند
گنجیشکه رو زمین افتاده بود...
قلمراآنزباننبودكهسرعشقگويدباز ورایحدتقريراستشرحآرزومندی
سرعتی هم نداشتم
یهو یه گنجیشک اومد از جلو ماشین رد بشه
تو آینه دیدم اسپورتیجی که پشت سرم بود یهو فرمون چرخوند
گنجیشکه رو زمین افتاده بود...
رمزو دارید گمونم
اگه ندارید یا یادتون رفته و میخواید بگید تا بگم
هرچند چیز خاصی ننوشتم و فقط یه سری کد گذاشتم که خودم فقط میدونم چین
ادامه مطلب . . .
مثلا دلم میخواست این و این رو برای کسی بفرستم و بگم من خیلی وقتا به این موضوع فکر میکنم و بعد ساعتها با هم درباره ش حرف بزنیم
اما
واقعا دور و برم آدمی که همچین موضوعی براش جالب باشه نیست
و این نشون میده خیلی چیزا رو ...
خنده دار اینجاست که اگه کسی ازم بپرسه چه خبر، جوابی جز هیچی ندارم؛ ولی همین هیچی به طرز مسخره ای باز امروز مجبورم کرد باز مزاحم جناب نیتروگلیسیرین بشم!
هر لحظه که حس کردی به یه دستاورد نزدیکی، باید اون رو دور دور دور ببینی ...
بالاخره داداشم اینا رسیدن
رفتم در رو براشون باز کردم و خودم دارم میرم پمپ بنزین
این وقت شب شاید یکم خیابون مغزمو آروم کنه ...
این همه مشاور و روانشناس و روانکاو داریم، این همه علم و تکنولوژی پیشرفت کرده، یه تست مرگ شناسی طراحی نمیکنن که وقتی میدونیم یه مرگمون هست که نمیدونیم چه مرگیه، ازش استفاده کنیم و بفهمیم کلافگی و بیقراری کدوم بدبختی زندگی داره دیوونه مون میکنه ...
نکته اینجاست که
هم این سکوت نفرت انگیز و سرده
هم میترسی شکستنش راه ورود هوای سرد و نفرت انگیز رو باز کنه
وقتی فاصلهی ۷۰ سالگی رو کمتر از لحظهی تولدت میبینی ...
ادامه مطلب . . .
افسرده احوال
ددلاین پوزیشن بود و اپلای نکردم
از صبح اونقدر ساعت رو تماشا کردم تا وقتش بگذره و تموم بشه
گمونم از ۳۱ نفری که نوبت داشتن، نصفشون رو تزریق توی مفصل تجویز کرد. منم اول آمپول گرفتم بزنم، بعد که دیدم توی رسید تزریق نوشته سهمیه بیمه آزاد شک کردم که چرا اسم بیمه رو نمیزنه. انگاری که از سر خودشون وا کردن تا بیمار بیفته دنبال پول بجای خود پزشک.
خلاصه
تا وقتی مطمئن نشم قصه چیه درد کشیدن رو ترجیح میدم
یه سر درد مزمن و خفیف ...
"سیما یکی از بچه های دانشگاه بود؛
دوسش داشتم، مثلا.
خیلی شبیه مینا بود، دختر داییم که از تاریکی میترسید.
من هیچ وقت هیچی بهش نگفتم،
اینجوری ام، همیشه هر وقت باید یه کاری بکنم،
هیچ کاری نمیکنم!"
چیزهایی هست که نمی دانی
فردین صاحب الزمانی
و من
هرچند از جنگیدن برای زندگی دست نمیکشم
اما اینجا رو ساختم که توش نق بزنم
دنبال مشاور و نصیحتگر و روشنگر و بالامنبر رونده نیستم
و توان تحمل کامنتای از سر شکم سیری یا مثبت نگری رو ندارم
فقط ترکیبی از خاطرات و تخیلاتم رو ثبت میکنم