قلمراآنزباننبودكهسرعشقگويدباز ورایحدتقريراستشرحآرزومندی
مو ندارم که زورم بهش برسه و بتراشمش تا شاید حالم بهتر بشه
به خودم میگم خفه و در اینجا رو تخته میکنم
رفقای خوبی هستید
خوش گذشت کنارتون
خوش بگذره
از رها کردن بدم میاد، تموم شدن واقعی تره
یادم رفت بگم
به آدما به وقتش بگید خفه شو
درست وقتی که انتظار شنیدن خفه شو رو دارن
اگه اون موقع نگفتید بعدش دیگه خودتون خفه شید چون توده پوینتشو از دست دادید
اگه فکر میکنید ایران سر گردنه است باید بگم سخت در اشتباهید و اطلاعاتتون ناقصه:
یه لپ تاپ با کانفیگ خیلی مناسب گیر آوردم:
شرکت تولید کننده چینی، ولی معروف، لنوو
قیمت در آمریکا ۱۲۰۰ دلار، با دلار ۶۰ تومنی میشه ۷۲ میلیون
قیمت در امارات ۵۵۰۰ درهم، با درهم ۱۶ تومنی، میشه ۸۸ میلیون (+۱۶)
قیمت در ایران ۱۱۲ میلیون، (+۴۰ آمریکا و +۲۴ امارات)
خلاصه که عزیزان ما در چهارراه تمدن خلق نشدیم ما حکم کاروانی رو داریم که در گردنهی مزرعهی تمدن، برای چپاول شدن توسط خوکهای قوم خلق شدیم
کامپیوتر رو روشن کردم، میبینم ستینگ پروکسی پریده و سیستم هم به اینترنت وصل نمیشه. یکم تنظیمات رو دستکاری کردم مثل همیشه، ولی دیدم مثل همیشه اتصال درست نشد. گفتم شاید با ریستارت کردن حل بشه، بازم نشد. آخرش خاموش کردم رفتم یکم میوه خوردم و برگشتم. روشن کردم و دیدم طوری سیستم پاک شده که انگار همین الان ویندوز عوض کردم!
حالا نشستم پای restore کردن
آیا شود یا نشود
پورتفولیو نصفه م که پرید
اطلاعات دیگه م هم پرید
لایسنسای تک یوزر و اسپات پلیری رو نمیدونم
واویلا
۳ تا مقاله هم پرید الان یادم افتاد 😶
ولی خب. همین که معده م درد نداره و کلیه م آرومه جای شکر داره. سوراخ شدن سقف بالکن و ریختن آب از طبقه بالا هم فدای همون یه تار موی سفیدی که تو کلمه
کاش زندگی انقدر تکنولوژی محور نبود
دلم میخواد گوشیمو بفروشم، همون سامسونگ قدیمی دکمه ای بی دوربینم که حتی وقتی خاموش و روشن میشه، آنتن تلفنش هم یه روز طول میکشه تا برگرده رو دستم بگیرم
تا یادم نرفته ثبت کنم: دو تا سنگ کلیه خارج شدن با فاصله ۶ ساعت. آنزیمهای کبدی هم به دلایل نامعلوم شدیداً بالا هستن و نیاز به آزمایشات جدید دارم. فقط متاسفانه باید گفت درد کشیدن نشانه اینه که قرار نیست فعلا بمیرم!
403 کوفتی از اولش لعنتی بود
سنگ کلیه روز ددلاین تو تعطیلات عید
التهاب کف پا اردیبهشت
ریجکتیای خرداد
معده دردای بی درمون تیر
و شروع مرداد با سنگ کلیه جدید و درد و درد و درد
ازت متنفرم آقای ۴۰۳ لعنتی
سر تا پات نفرت انگیزه
"سیما یکی از بچه های دانشگاه بود؛
دوسش داشتم، مثلا.
خیلی شبیه مینا بود، دختر داییم که از تاریکی میترسید.
من هیچ وقت هیچی بهش نگفتم،
اینجوری ام، همیشه هر وقت باید یه کاری بکنم،
هیچ کاری نمیکنم!"
چیزهایی هست که نمی دانی
فردین صاحب الزمانی
و من
هرچند از جنگیدن برای زندگی دست نمیکشم
اما اینجا رو ساختم که توش نق بزنم
دنبال مشاور و نصیحتگر و روشنگر و بالامنبر رونده نیستم
و توان تحمل کامنتای از سر شکم سیری یا مثبت نگری رو ندارم
فقط ترکیبی از خاطرات و تخیلاتم رو ثبت میکنم