آبگوشت بُزباش

قلم‌راآن‌زبان‌نبودكه‌سرعشق‌گويدباز  ورای‌حدتقريراست‌شرح‌آرزومندی

مفرد سُعَدا

1343

مفرد سُعَدا

مو ندارم که زورم بهش برسه و بتراشمش تا شاید حالم بهتر بشه

به خودم میگم خفه و در اینجا رو تخته میکنم

رفقای خوبی هستید

خوش گذشت کنارتون

خوش بگذره

از رها کردن بدم میاد، تموم شدن واقعی تره

دوشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۳ ،ساعت 14:19