آبگوشت بُزباش

قلم‌راآن‌زبان‌نبودكه‌سرعشق‌گويدباز  ورای‌حدتقريراست‌شرح‌آرزومندی

مفرد سُعَدا

1054

مفرد سُعَدا

یه بسته شکلات خیلیلاکچری بود، نوشته بود بفرست برا نفر دوم لیست شیرت (از این مسخره بازیا خوشم میاد)

خلاصه فرستادم واسه یکی از رفقا

پیام داده که: بابا تو میای بیرون که من برات از اینا بگیرم؟

گفتم : اتفاقا نیم ساعت پیش اومدم خونه؛ نونوایی بودم

باز گفتم: قبلشم 4شنبه هفته قبل بیرون بودم، بازم نونوایی بودم

دوباره گفتم: اگه میگیری شکلاتا رو بگم دفعه بعد کی نون میخرم

گفت: باید زن خودم بشی؛ دختر خونگی در این سطح جای دیگه پیدا نمیکنم

یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ،ساعت 12:47