480
مفرد سُعَدایکی از بچههای کلاس، امروز قبل از اینکه استاد بیاد، در اومد گفت میدونی جلسههای اول که نمیشناختمت و هنوز نمیدونستم شیرازیای، چی خیلی برام بولد شده بود؟
گفتم نه!
گفت وقتی استاد درس میده یه طوری دو تا دستاتو میذاری پشت سرت و به دیوار تکیهش میدی که انگاری با خودت میگی خب اینم که بلدم و هیچی :))
خندیدم و چیزی نگفتم و استاد هم رسید دیگه
با خودم گفتم
ظاهرش که ریلکس و آرومه؛ ولی کسی هست که بدونه پشت اون ظاهرای راحت و آسوده چه خبره؟!