آبگوشت بُزباش

قلم‌راآن‌زبان‌نبودكه‌سرعشق‌گويدباز  ورای‌حدتقريراست‌شرح‌آرزومندی

مفرد سُعَدا

480

مفرد سُعَدا

یکی از بچه‌های کلاس، امروز قبل از اینکه استاد بیاد، در اومد گفت میدونی جلسه‌های اول که نمیشناختمت و هنوز نمی‌دونستم شیرازی‌ای، چی خیلی برام بولد شده بود؟

گفتم نه!

گفت وقتی استاد درس میده یه طوری دو تا دستاتو می‌ذاری پشت سرت و به دیوار تکیه‌ش میدی که انگاری با خودت میگی خب اینم که بلدم و هیچی :))

خندیدم و چیزی نگفتم و استاد هم رسید دیگه

با خودم گفتم

ظاهرش که ریلکس و آرومه؛ ولی کسی هست که بدونه پشت اون ظاهرای راحت و آسوده چه خبره؟!

دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ ،ساعت 16:58