آبگوشت بُزباش

قلم‌راآن‌زبان‌نبودكه‌سرعشق‌گويدباز  ورای‌حدتقريراست‌شرح‌آرزومندی

مفرد سُعَدا

263

مفرد سُعَدا

بهش میگم دوچرخه بگیر برای رفت و آمدت، میگه سرده

میگم بابا من دانش آموز بودم توی منفی ده درجه دوچرخه ای میرفتم مدرسه

میگه باید امتحان کنم شاید خوشم اومد

سه شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۱ ،ساعت 20:56