آبگوشت بُزباش

قلم‌راآن‌زبان‌نبودكه‌سرعشق‌گويدباز  ورای‌حدتقريراست‌شرح‌آرزومندی

مفرد سُعَدا

1463

مفرد سُعَدا

من دو روزه که یه حرفی می‌خوام بزنم ولی نمی‌دونم چیه!

هزار بار اینجا رو باز کردم و نتونستم بنویسم. اصن نمی‌دونم چیه. انگاری لازمه اول یه آدم بی خبر بیاد بشینه جلوم و کللللی حرف بزنه تا مغز من یهو راهش باز بشه و این چیزی که الان حس میکنم اندازه کوهه و جلوی راه حرف زدنم رو گرفته رو از جا بکنه ...

یکشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۳ ،ساعت 21:27