آبگوشت بُزباش

خیلی دوست داشتم بجای تعطیلات دو روز آخر هفته، روزای کاری پخش بشه و تعطیلات بینش باشه؛ یعنی الان که کشوری مثل آلمان میخواد ۳ روز در هفته رو تعطیل کنه و روزای کاری بشن ۴ روز، یه روز از این روزا رو بذاره وسط روزای کاری، نه اینکه تعطیلات روزای پشت سر هم باشه (انگار من آلمان زندگی میکنم!)

اصن چرا آلمان

من می‌خوام شغلی داشته باشم که روزای تعطیلش رو بتونم مدیریت کنم؛ مثلا شنبه و یکشنبه و دوشنبه رو کار کنم، سه شنبه استراحت، چهارشنبه و پنجشنبه کار، دوباره جمعه و یه روز دیگه استراحت.

ولی یه روز کمه!

یادم نمیاد از کی، ولی خیلی سال پیش یه بار فکرم رفت اینجا که چرا آدمیزاد ماه رو به دسته های ۷ روزه تقسیم کرده؟ خب ۸ روزه که بهتر میشد برنامه ریزی کرد!

سه روز کاری

یه روز استراحت

دو روز کاری

دو روز استراحت

این چرخه فرسایشی بودنش خیلی کمتر نیست؟

من عملا روز چهارم و پنجم کاری هفته رو ناتوان میشم خیلی وقتا

شایدم چون رو کار زیاد تمرکز میکنم

تازه کار من بیشتر فکری و ذهنیه (فرق فکر و ذهن چیه؟ اصن فرق دارن؟)

کسایی که کارشون فیزیکی هست حتماً نیاز بیشتری به استراحت و بازیابی قوا دارن تا بتونن بازدهی کافی رو در مدت زمان بیشتری داشته باشن. اینطوری مثلا یه کارگر بعد از ۱۵ ۲۰ سال فعالیت، کمتر خطر ابتلا به انواع ریز و درشت بیماری تهدیدش می‌کنه

پس باید بگم

من با تقویم انسان ساخت مشکل دارم

هرچند دقیقا نمی‌دونم منشأ این پیمون چی بوده، ولی تقریبا مطمئنم که تا قبل از اینکه یهود بگه دوشنبه ها گوشت نباید خورد، اثری از روزای هفته تو ساختار زندگی بشر نبوده!

مخلص کلام:

این هفته ها خیلی شلوغ و درعین حال بی‌ثمر داره میگذره؛ فقط خستگیشه که به تن آدم میمونه ...