1395
مفرد سُعَدامن آدم معترضی ام، شاکی ام، سخت گیرم، دقیقم، حتی شاید از نظر بعضیا منفی نگر و افسرده باشم
اما
وقتی کسی برام از مرگ میگه، از بریدن و کم آوردن و تسلیم شدن، دلم میخواد تو صورتش بالا بیارم
این آدما از نظر من اصن نمیدونن زندگی چیه
یه مشت نق نقوی تیتیش مامانی لوس و ننرن