
839
مفرد سُعَدایادم نیست کی بود
یکی از استادا
موهاش سفید شده بود و سنش خیلی رفته بود بالا
توی یه مدرسه بودم، مثل شاگردا، داشتم برای دو نفر دیگه میگفتم یه مک بوک فروشی دارم و براشون کانفیگشو میگفتم که زنگ مدرسه خورد
توی راهرو دیدمش و بهش سلام کردم
گفت خیلی آشنایی، خودمو معرفی کردم
گفت اون زمان خیلی فعال و پرانرژی بودی، چند سالته الان؟
گفتم استاد 35 سالم شده و هنوزم همونجام
شروع کرد دلداریم دادن؛ گفت مگه تو این سالا تلاش نکردی؟ مگه به هرچی و هرجا میخواستی برسی، براش نجنگیدی و بهش رسیدی؟
گریه م گرفت توی خواب
اونم با بغض اینا رو میگفت
و اینطوری از خواب پریدم و روزم شروع شد ...
4 خرداد، 7:12