298
مفرد سُعَدااینو هرگز هیچ جا نگفتم
میدونم روح بابام بخاطر خیلی از کارا و حرفای کرده/نکرده و زده/نزده من در عذابه
و تصور اینکه اون دنیا چطوری به اون و مامانم که فکر میکردن چه پسر علیه السلامی دارن نگاه کنم، بزرگترین عذاب زندگیمه
قلمراآنزباننبودكهسرعشقگويدباز ورایحدتقريراستشرحآرزومندی