آبگوشت بُزباش

قلم‌راآن‌زبان‌نبودكه‌سرعشق‌گويدباز  ورای‌حدتقريراست‌شرح‌آرزومندی

مفرد سُعَدا

1497

مفرد سُعَدا

شاید من یه دستپخت عادی داشته باشم، یعنی مثلا طوری نباشه که کسی بهم بگه «هی مفرد کی دوباره برامون غذای اون روز رو درست میکنی»، اما قطعا اگر توی یه جمع باشیم، اون کسی نیستم که بهش میگن «تو نرو تو اشپزخونه»

ولی چیزی که از غذا پختن خودم دوست دارم، فارغ از سلامت و دقت تو جزییات طعم دهی و ظاهری اجزای غذا، اینه که وقتی تو مرحله آخر زیر گاز رو کم میکنم که غذا جا بیفته، خوشم نمیاد ظرفای فرایند آشپزی کثیف بمونه؛ همه رو می‌شورم و ظرفشویی رو هم خشک میکنم و بعد با خیال راحت منتظر میمونم

پی‌نوشت۱: خونه آپارتمانی رو مخه؛ الان مطمئنم بوی غذا کل طبقه رو گرفته :/

پی‌نوشت۲: قسمت اندازه فونت برام لود نشد و مجبور شدم برخلاف همیشه پی‌نوشت رو مثل بقیه جاهای متن پست بنویسم

جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳ ،ساعت 15:48